غزل مناجاتی با خداوند
بـا گـریـه آمـدم، اِغـفِـر لِیَ الـذُّنُــوب حـالا که در زدم، اِغـفِـر لِیَ الـذُّنُوب رسوایی از من است آقایی از شماست تو خوب و من بدم، اِغفِر لِیَ الذُّنُوب بـیـهـوده مـیدوم، دور و بَـر خـودم گُم کرده مقـصدم، اِغـفِر لِیَ الـذُّنُوب تـو خـواسـتی که من یـا ربّـنـا کـنـم دیگـر نـکـن ردم، اِغـفِر لِیَ الـذُّنُوب شرک خفی زیاد توحید من کم است انـگـار مـرتـدم، اِغــفِـر لِیَ الـذُّنُـوب حق رضا بـبخـش، حـق رضا بخـر دلـتـنـگ مـشـهـدم، اِغـفِر لِیَ الذُّنُوب بال مـرا نـچـیـن این بـال آبـروست من جـلـد گـنـبـدم، اِغـفِر لِیَ الـذُّنُوب هـر سالـه کـربـلا مسـتـانـه رفـتـهام یا رب به هر قـدم، اِغـفِر لِیَ الذُّنُوب |